درنگی که نماد پهلوانی شد

به گزارش بزنیم بیرون ، عمرو پشت دروازه های خندق ایستاده و رجز میخواند: «مسلمین کجاست هستند که به دستم کشته شوند تا به بهشت روند؛ چرا به سوی بهشت نمی ‏شتابید؟ چرا نزدیک من نمی ‏آیید؟« هیچکس جرئت پاسخ دادن به مبارزطلبی عمرو را ندارد. همه می دانند کسی تا به حال از مبارزه با عمرو پیروز بیرن نیامده است. فقط یک نفر از جا بلند می شود و از رسول خدا برای به میدان رفتن اذن می خواهد. پیامبر می گوید: بشین که او عمربن عبدود است. عمرو باز و باز مبارز طلبی می کند. علی دیگر تاب نشستن ندارد: یا رسول الله اگر او عمربن عبدود استْ من هم علی بن ابیطالبم« این بار محمد (ص) به او اذن میدان می دهد و علی جوان راهی مبارزه با جنگاورترین مرد عرب می شود. اولین ضریه را عمرو می زند.

علی (ع) عمامه را بر فرق شکسته می بندد و دوباره وارد میدان می شود: عمرو خجالت نمی کشی! من یک جوان به تنهایی با تو وارد مبارزه شده ام و تو با خود همراه آورده ای؟ عمرو تا سر  می چرخاند امیر المومنین ضربه ای به پایش می زند و او را نقش بر زمین می کند. سپاه اسلام سراسر شور و شوق این پیروزی می شود. همه منتظرند تا علی (ع) ضربه آخر را بزند. اما او درنگ می کند و دوباره به سمت عمرو می رود و .... حالا علی پیروز این میدان است. از دلیل تعلل علی (ع) در کشتن عمرو می پرسند که او پاسخ می دهد: اولین بار که می خواستم سر از تنش جدا کنم بر صورت من تف انداخت و من غضبناک شدم، نمی خواستم با آن حال سر از تنش جدا کنم به خاطر همین صبر کردم تا فقط به خاطر رضای خدا این کار را انجام دهم.

داستان علی بن ابیطالب و عمرو آنقدر معروف است که شاید نیازی به دوباره تعریف کردن آن نباشد اما آنچه این داستان را جذاب میکند نه دلاوری حضرت علی که اخلاق پهلوانی آن حضرت است شده  .مبارزه ای که علی (ع) پیروز آن است و حالا بعد از سالها در تقویم هایمان این روز را به عنوان فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای ثبت کرده ایم.

 

ورزش زورخانه‌ای در یونسکو به عنوان قدیمی‌ترین ورزش بدن‌سازی جهان ثبت شده است و زورخانه، جایی است که مردان در آن ورزش می کنند و بیشتر در کوچه پس کوچه های شهر ساخته شده است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. در ورودی آن کوتاه و برای ورود به زورخانه باید خم شد. می گویند در زورخانه را از این رو کوتاه می سازند که ورزشکاران و کسانی که برای تماشا به آنجا می روند، به احترام ورزش و ورزشکاران و آن مکان خم شوند. 

مرشدها از شاخص ترین عناصر زورخانه به شمار می آیند که می توان گفت مرامنامه زورخانه را با آهنگ و شعر و ضرب برای ورزشکاران می خوانند. ادب و تواضع اولین حرف را در زورخانه ها می زند و برای همین همه ورزشکاران برای ورود به گود از پیشکسوتان و سادات جمع رخصت می گیرند. همین الان در شهر تهران ۵۰ زورخانه وجود دارد که معلوم نیست چند عدد از آنها هنوز فعال هستند. ورزش زورخانه ای بیشتر از قهرمانی به آیین پهلوانی توجه دارد؛ برای همین شاید اخلاق پهلوانانی در ورزشکاران نسل قدیم بیشتر دیده می شد. این روز در تقویم بهانه ای است که دوباره سراغ این ورزش و مهم تر از همه مرام و مسلکش برویم و از خود بپرسیم چرا الان این مرام کمرنگ شده است؟

Waves Waves Waves

دوست داری یه مقاله بنویسی

اگه فکر می‌کنی حرفی برای گفتن داری، می‌تونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.