زشت و زیباهای بازار رسولی زاهدان
به گزارش بزنیم بیرون ، رسولی نام چهاراراهی است در مرکز شهر زاهدان که به لحاظ موقعیت خاص خود و اقبال مردم محلی و مسافران گذری به بازاری تمام عیار تبدیل شده است. بازاری که رونق خود را از طریق ارایه جنس با کیفیت و ارزان به مشتری کسب کرده است. هدف ارزشمندی که متأسفانه از راهی نهچندان قانونی حاصل آمده است.
پیشوند محرومیت واژهای گویا برای بیان عمق تنگنای اقتصادی مردمان سختکوش ساکن در استان سیستان و بلوچستان است.
در سالهای اخیر پروژه های محرومیت زدایی این استان با محوریت بهرهبرداری از منابع دریایی در جنوب استان و معدن در شمال آن، توانسته اندکی از فشارهای اقتصادی را کاسته و ضمن تعمیق امنیت منطقه، فراخی مختصری را در معیشت مردم حاصل آورد. با این حال راهی طولانی برای تبدیل این استان به منطقهای توسعه یافته و زدودن محرومیت از چهره آن در پیش خواهد بود.
یکی از تغییرات محسوس در مرکز این استان رونق بازارهای محلی و تبدیل تدریجی آنها به مراکز خرید منطقهای و بعضاً ملی است. این رویداد را میتوان به سه عامل گسترش جمعیت دانشجویی، به عنوان جامعه مصرفی و در عین حال سفیر و مبلغ اقتصادی، بهبود پارامترهای معیشتی مردم محلی و در نهایت تغییر راهبرد قاچاقچیان، از انتقال کالاهای پرخطر و دارای جرایم سنگین به سمت کالاهای مصرفی پرتقاضا و در عین حال دارای حساسیت کمتر امنیتی دانست.
بزرگترین مرکز خرید استان سیستان و بلوچستان و شهر زاهدان بازار رسولی نام دارد. مرکز خریدی که هیچ نشانهای از شوکت و معماری همترازان خود در کرمان و شیراز و سایر شهرهای کشور ندارد.
بازار رسولی تقاطع بیزرق و برق خیابانهای مولوی و جامی در مرکز شهر زاهدان است. از گذشته این چهارراه محل اجتماع دستفروشانی بود که کالاهای قاچاق شده و اغلب استوک را از پاکستان وارد و به مردم محلی عرضه میکردند.
با گذشت زمان و اقبال عمومی به تدریج مغازههای این راسته و کوچهها و خیابانهای فرعی آن تبدیل به فروشگاههای دایمی عرضهی محصولات غذایی، پوشاک، لوازم الکترونیکی و هر چه در ذهن شما بگنجد، و حتی به جرأت تصور آن را نداشته باشید، شدند.
در این محدوده با کوچه و گذرهایی روبهرو میشوید که شما را به یاد صحنههای فیلمهای هندی خواهد انداخت؛ دکه و حجرههای محقر با اجناس متنوع که بیهیچ نظمی کنار هم ریخته شدهاند.
در مقابل پاساژهای جدیدی، که در مقایسه با فضاهای کهنه غالب، مدرن محسوب میشوند نیز وجود دارند. پاساژهایی که عمده فعالان آنها مشغول فروش پوشاک و کفشهای مارک بریده، نمونههای رایگان و استوک هستند. اتفاقی که باعث میشود قیمتها به صورت باورنکردنی نسبت به اجناس عرضه شده در مراکز خرید تهران و سایر شهرهای بزرگ ارزانتر باشند.
در این بین بازار اجناس تقلبی نیز داغ است. اجناس کپی شده در پاکستان و حتی هند و چین که تشخیص جنس با کیفیت را از انواع بیکیفیت برای مشتری عادی ناممکن میسازد.
اما چهارراه رسولی از جهت دیگر نیز در کانون توجه مشتریان است. این ویژگی تجمع لته فروشان یا همان فروشگاههای عرضهی اجناس دسته دوم، به ویژه کفش و پوشاک در بخش غربی چهارراه رسولی است. جایی که در آن کمتر از ویترین و نمای زیبای مغازههای عرضهی پوشاک نشان دارد.
مشتری در این مغازهها با کپههای لباس مواجه میشود. این اجناس به اذعان یکی از افراد محلی که به عنوان راهنما با ما همراه بود، جز پوشاک اهدایی کشورهایی اروپایی و متمول آمریکایی به موسسات خیریه است. تجار سودجو این کالاها را از مسیر اصلی خود برای رسیدن به دست نیازمندان خارج کرده و در بازارهای حوزه خلیج فارس و پاکستان به فروش میرسانند.
تجار ایرانی نیز کالای خود را از طرق غیر قانونی از بازارهای کراچی تامین میکنند. وقتی از عنوان غیرقانونی استفاده میشود مطمئناً نمیتوان انتظار داشت که ملاحظات بهداشتی در مورد این کالاهای دسته دوم به طور کامل رعایت شده باشد.
حدفاصل بخش شرقی بازار رسولی (مولوی شرقی)، که از نظر ساخت جوانتر است و شامل مغازههای لوکستری میشود و بخش لته فروشان (مولوی غربی) خیابان جامی وجود دارد. این خیابان دارای مغازه های متعدد با محوریت عرضه ادوبه و ترشیجات هندی ، پاکستانی و محلی جنوب شرق ایران حضور دارند.
اما پس از این شرح نسبتاً کامل و معرفی چهاراه رسولی باید دید که آیا این بازار و یا بهتر است عنوان گردد این تجمع فروشندگان میتواند تهدیدی برای اقتصاد محلی و ملی باشد و یا فرصتی برای توسعهی این شهرستان و بلکه استان است؟
اقبال عمومی به این بازار در سالهای اخیر روز به روز بیشتر می شود. جالب است بدانید که بیشترین خرید از این بازار در فصل زمستان و هدف خرید البسه گرم به انجام میرسد. اتفاقی که با توجه به اقلیم گرم و خشک سیستان حکایت از جذب مشتری از نقاط دورتر کشور دارد.
این موضوع در کنار امکان عرضه محصولات مختص سیستان، از جمله انواع صنایع دستی و خشکبار و حتی میوههای جذاب و معطر گرمسیری، باعث میشود که بازار رسولی بتواند نقشی محوری در توسعه این استان ایفا کند.
شکی نیست که منفیترین نکته در فعالیت این بازار عرضهی گستردهی کالاهای قاچاق و فاقد شناسنامه است. اتفاقی که باعث میشود تا سود اصلی از مبادلات تجاری این بازار عاید خوشنشینان غربی و حاشیه خلیج فارس شود.
اما راهکار چیست؟ آیا باید چشم به روی مزایای چنین مرکزی بست و برای تعطیلی ان همت گمارد و یا به اصلاح شرایط پرداخت. باید پذیرفت که ساز و کار گمرکی کشور بعضاً عامل گرانی است. برای مثال یک قوطی روغن با برچسب شبنم که در تهران به قیمت نزدیک به دومیلیون ریال عرضه میشود در این بازار و سایر مراکز مشابه به یک شوم قیمت قابل خریداری است.
در این وضعیت نباید توقع داشت مردمی که باید برای درآمد اندکشان حداکثر برنامهریزی را داشته باشند تن به خرید کالای مشابه با ارزش کمتر از قیمت عرضه شده توسط واردکننده قانونی دهد. شاید لازم است تا از عنوان قانون تنها برای ایراد فشار به مشتری استفاده نمیشود.
باید مکانیزم واردات باز بینی شده و گلوگاهها و یا قوانینی که باعث انحصار در واردات و بالتبع انحصار در عرضه میشود شکسته شود. تنها در این صورت است که در بخش اجناس وارداتی میتوان به اصلاح بازار امیدوار بود.
شکی نیست که واردات اجناس مصرفی به خودی خود امری نکوهیده است. اما باید منطقی بود و پذیرفت که تغییر ذایقه بازار و همچنین جایگزینی کردن اجناس داخلی با نمونههای مشابه خارجی فرآیندی طولانی بوده و تصمیمات چکشی و یک شبه، همچون کرختی و بیتفاوتی در برابر پدیده قاچاق خطرناک است.
دوست داری یه مقاله بنویسی
اگه فکر میکنی حرفی برای گفتن داری، میتونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.