مشخصات توپ مروارید
وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی (کتیرائی، ۱۳۷۸) علت نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کردهاند که به دهانه توپ آویزان بودهاست. نوشته برجسته حک شده در داخل ترنج روی توپ نام سازنده آن را یک ریختهگر نامدار اصفهانی به نام استاد اسماعیل ریختهگر و سال ساخت آنرا ۱۲۳۳ قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار ذکر کردهاست. این توپ هم اکنون در مدخل ساختمان شماره هفت وزارت امور خارجه قرار دارد.
تاریخچه توپ مروارید
جعفر شهری در کتاب طهران قدیم آورده است:
«...دخترها و بیوه زن ها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بر روی دو چرخ و بر بالای سکوئی بود و در جای پیکره فعلی میدان ارک، مقابل وزارت اطلاعات، قرار داشت، رو می آوردند و جهت بخت گشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار می شدند و سر می خوردند و این کار را مجرب ترین عملی می دانستند که با آن تا سال دیگر به خانه شوهر می روند و اشعاری از این قبیل داشتند که دو بیتی اول آن را هنگام سوار شدن و سر خوردن و دو بیتی دوم را موقع دخیل بستن می خواندند[۱]: »
ای توپ تن طلایی، از غم بده رهایی
بختی جوون و نون دار، روزی بکن زجایی
ای توپ چاره ها کن، کارم گره گشا کن
صد تا گره به هر نخ، من می زنم تو واکن
ویژگیها توپ مروارید
درباره این این توپ داستانهای بسیاری روایت شده است.از جمله این که شاه عباس آن را از پرتغالیها در جزیره هرمز به غنیمت گرفته یا این که به دستور کریم خان زند در شیراز ساخته شده یا حتی در منابع دیگری آمده است که نادر شاه آن را از هندوستان به ایران آورده است.
سایر اطلاعات توپ مروارید
این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بودهاست به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل میجستند.رواج خرافاتی از این قبیل ، باعث شده بود عده ای از زنان و دختران ، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست وهفتم ماه رمضان و شبهای قدر . درشب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.
منبع توپ مروارید
سوسن فرهنگی، توپ مروارید، در: دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، جلد ۸.
محمدرضا حسن بیگی، تهران قدیم، تهران، ۱۳۶۶.
جعفر شهری باف، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، ۱۳۶۷-۱۳۶۸.
محمود کتیرائی، از خشت تا خشت، تهران، ۱۳۷۸.
حسین ملکی تهران، در گذرگاه تاریخ ایران، تهران، ۱۳۷۰.