رابطه بازارگردی و اوقات فراغت در شهر ها

به گزارش بزنیم بیرون ، برخی کارشناسان معتقدند: این پدیده ممکن است واکنشی روانی به خلاء های مهم در زندگی باشد که بخش اجتماعی آن مصرف گرایی و بخش فردی آن رفتاری است که یک سیستم دفاعی آن را ایجاد می کند ، یعنی فرد به دلیل فشارهای عصبی که به سن هم مربوط نیست ، برای ابراز وجود از لحاظ فردی به سیستمی پناه می برد که موضوع را برای چند ساعتی فراموش کند .
ایرنا در گفت وگویی با دکتر مهرداد فلاطونی روانشناس در پی یافتن دلایل این رویکرد است ؟ و اینکه آیا رواج پاساژ گردی تغییر در سبک زندگی و نوعی بی برنامه بودن زندگی، به ویژه زندگی جوانان تلقی می شود ؟

**س : دلایل پاساژگردی افراطی را ازبعد روانشناختی چگونه تحلیل می کنید ؟
-موضوعاتی مثل « پاساژگردی افراطی » به ضمیر ناخود آگاه ونگرش شخصیتی انسان مربوط می شود . ذهن ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه یا ناآگاه دربرگیرنده پدیده های روانی و فرآیندهای زندگی است که به وسیله شناسایی ادراک نشده و فاقد کیفیت آگاهی اند. ناخودآگاه انباری است پر از تمایل ها،آرزوها، و خاطرات خارج از دسترس که بر اندیشه ها و اعمال تاثیر دارند.
اگر ضمیر ناخود آگاه به ضمیر خود آگاه تبدیل شود باید تغییر شکل دهد به عنوان مثال شخصی که دچار بیماری وسواس است ممکن است این بیماری تبدیل به پاساژگردی وخرید افراطی شود و یا در ضمیر ناخود آگاه یک انسان ممکن است تمایلات و اندیشه هایی باشد که در سطح جامعه و هویت ملی و قومی موردنکوهش باشد، مثل فردی که دردرون خود نسبت به مادرخود خشمی دارد اما مجبور است در ظاهر این خشم را به صورت یک دوست داشتن افراطی نشان دهد .
افراط نوعی وسواس ، اختلال و نوعی ناهنجاری محسوب می شود ، زیرا در حالت طبیعی هر فردی بر رفع نیاز خود خرید می کند و این مؤلفه را می توان « احترام به خود نامید » واین خرید شادی ونشاط برای انسان دارد.
بنابر این مسئله پاساژگردی هم به ضمیر ناخود آگاه و هم به نگرش شخصیتی یک انسان برمی گردد که او با این نگرش سعی می کند در سطح جامعه برای خود ماسکی انتخاب کند؛ به عنوان مثال برخی ازمردم فکر می کنند ، زیبایی در این است که دائم لباس عوض کنند یا این افراد فکر می کنند که هر چقدر متفاوت باشند بهترند در حالی که این رفتارها طبیعی نیست .

**س : برخی کارشناسان اجتماعی رواج پاساژ گردی را تغییر در سبک زندگی و نوعی بی هدف و بی برنامه بودن زندگی ، به ویژه زندگی جوانان تلقی می کنند . نظر شما چیست ؟
- اغلب جوانان ایرانی ناهنجار نیستند بلکه به دلیل نبود اشتغال وبرای گذران اوقات خود به گشت وگذار در پاساژها می پردازند اما این پاساژگردی ممکن است تبعات دیگری هم داشته باشد . جوانان در پاساژگردی افراطی و با یک سرگشتگی هویت ، با دیدن تیپ های شخصیتی و ظواهر متفاوت در پاساژ ، هرقدر هم یک جوان هویت فردی قوی داشته باشد تصور می کند طرز لباس پوشیدن او اشکالی دارد و درهر صورت تحت تأثیر محیط قرار می گیرد و این تبعات منفی است که در پی دارد .
بنابر این با برنامه ریزی منسجم برای جوانان و ایجاد مراکزی فرهنگی و هنری در پاساژها ، آنان می توانند اوقات فراغت خود را بهینه بگذرانند و این یک اصل است که اگر قرار است یک تفریحی از جوانان گرفته شود جایگزین مناسبی برای آن فراهم شود. این اتفاق خوب در حوزه موسیقی رخ داده است چنانکه جوانان به موسیقی ایرانی علاقه مند شده اند و با بر پایی کنسرت های متفاوت ، هیجان جوانان تخلیه می شود و در این فرایند جوانان الگوی مناسب موسیقی را کسب می کنند .
جوانان ایرانی بسیار فهیم اند و آنان نیاز به حمایت خانواده و سازمان های مردم نهاد . . . دارند تا آن هویت فردی ، اجتماعی و ملی خود را درک کنند .
متأسفانه با وجود فرهنگسراها در مناطق مختلف شهرها آنها توانسته اند بیشتر سالمندان را جذب کنند و در جذب جوانان ناموفق بود ه اند اما به عنوان مثال اگر در فرهنگ سرایی دوره فیلم شناختی کارگردانان شهیر ایرانی را برگزار کند و یا این که جوانان بتوانند چهره های محبوب خود را در این مکان ها ببیننداین چنین برنامه هایی می تواند در جذب جوانان بسیار مؤثر باشند .
برنامه هایی مثل خندوانه یا دورهمی، به دلیل ژانر اجتماعی آن پربیننده شده است زیرا در این برنامه ها مخاطبان را به تشکیل کمپین های اجتماعی تشویق می کنند و این مؤلفه ها درپاسخگویی به هیجانات جوانان بسیار مؤثر است .
بنابر این اگربراساس فرهنگ ودین غنی که داریم به جوانان یک الگوی جمعی ومناسب داده شود در این صورت است که جوانان آن هویت فردی خودرا می یابد .

**س : آیا پاساژگردی درمیان پایگاه اجتماعی خاصی رخ می دهد ؟
- این پدیده در طبقات اجتماعی خاصی اتفاق می افتد که قابلیت خرید نسبی دارند البته نمی توان این پدیده را مختص طبقات مرفه دانست چنانکه در پاساژهای مناطق فرودست هم به همان میزان پاساژهای مناطق فرادست شلوغ می باشد با این تفاوت اساسی که در این دومنطقه تقابل فرهنگی وجود دارد .
درحقیقت باید به افراد آموزش داده شود که همه یک سطح آرزوهای آرمانی و یک سطح آرزوهای واقعی دارند و کسانی در دنیا موفق اند که بدون در نظر گرفتن هرگونه طبقه اجتماعی این دوسطح آرزوها را به هم نزدیک کنند.
نکته مهم این است که باید جایگاهی تعبیه شود که همه طبقات اجتماعی در آن مکان حضور یابند و به نوعی گروه درمانی انجام شود . در این پایگاه ها افراد در کنارهم متوجه می شوند که تنها مشکلات برا ی آنان نیست و دیگران هم مشکلاتی دارند و در این فرایند هرفردی متوجه قابلیت های خود در جمع می شود یعنی اینکه فرد متوجه می شود در جمع به راحتی می تواند فردی شاد و مثبت . . . باشد .
بنابر این ضروری است با کمک و هم اندیشی جامعه شناسان ، روانشناسان ، مسئولان ذیربط به ویژه شهرداری به جای پاساژگردی الگوهای جایگزین مناسبی ارائه شود که حتی مخاطب خاص هم از آن الگو استقبال کند .

Waves Waves Waves

دوست داری یه مقاله بنویسی

اگه فکر می‌کنی حرفی برای گفتن داری، می‌تونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.