طبیعت توسکستان؛ میعادگاه عشق

به گزارش بزنیم بیرون ،  توسکستان میعادگاه این بار سفر باشگاه گردشگری «باما» وابسته به «انجمن باور» بود. کاروان باماییها در قالب خودروهای سواری بامداد روز چهارشنبه تهران را به مقصد گلستان ترک کرد. اولین توقفگاهمان پارک جنگلی زیبای جوارن در سوادکوه مازندران بود که در آن صبحانه دستپخت خانم رومینا، همیار و راهنمای تور پرتلاش و با ذوق باما را در آلاچیقهای فرحبخش آن صرف کردیم و با توانی مضاعف راه را تا اردوگاه مقصدمان پیمودیم.
تا بامداد روز شنبه زمان بازگشت کاروان روزها و شب‌های فراموش نشدنی را در جمعی گرم و صمیمی که با هم بودن‌ها ساعت به ساعت بر این صمیمیت می‌افزود گذراندیم. زیر آلاچیقهای جنگلی بارانهایی بی سابقه را یا بازیهای جمعی، گفتگو و خنده و آتش و کباب تجربه کردیم. به قول امروزی‌ها فان و سوژههای تفریحی هم که بسیار بود. از بالا رفتن از درخت‌ها گرفته(که بچههای کم بینای گروه که برای نخستین بار بامایی شده بودند به قول بچهها روی بینایان را کم کرد) تا تاب بستنهای پرمکافات و صدالبته تجربه تاب سواریهای کودکی اما این بار در بزرگسالی و زیر نگاه شکارگر بچههای شیطان جمع که هر نکته و چیزی را سوژه خنده میکردند. چندبار بساط گستردیم و تا خواستیم آتش کباب را برپا کنیم باران ناگهانی سوروساطمان را به هم ریخت و تا جمع کردیم باران بند آمد و دوباره بساط گستردیم.
آنچه بود خاطرههای شاد بود و صمیمیت بچهها که موجب میشد کمبودها را نبینیم و آنچه میدیدیم با هم بودن ها، آشنا شدنها و دلدادگی دو تن از همسفران بود که پیمان تشکیل خانوادهای جدید را نوید داد. پیوندی که همه کاروان چشم به راه تجربه مراسم آن هستند. بیراه نیست که بچهها به توسکستان میعادگاه عشق لقب دادند. گذشته از تجربه لحظات لذتبخش خاطرهانگیز همسفران از خودشان، زندگیهای پر نشیب و فراز و البته موفقیتهایشان گفتند و از یکدیگر آموختیم تا سفر شادمان دستاوردهای آموزشی و فرهنگی را نیز در خود داشته باشد. تولد وحید را که آرام و همکار و جلوهای از توانمندی افراد معلول بود جشن گرفتیم و زیر باران سیل آسای تابستانی گلستان کیک خوردیم.
جا دارد از تیم همیاران باما، محسن زمانی عزیز که مثل همیشه پرتلاش و آرام و مهربان بود، مجید زمانی عزیز، رومینای خستگی ناپذیر و مسعود لسانی که به راستی و به تنهایی تجسم کامل همیاری و همراهی ست، مروارید رضایی که واقعا مروارید بود، مهیار افتخار مهربان و مادر باوریها، مادر افتخار که اگر نبودند این سفر خاطره انگیر شکل نمیگرفت، تشکر و قدردانی کنیم.
پیش به سوی میعادگاه بعدی باما. با ما باشید…

Waves Waves Waves

دوست داری یه مقاله بنویسی

اگه فکر می‌کنی حرفی برای گفتن داری، می‌تونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.