هنر غذا یا غذای هنر

به گزارش بزنیم بیرون ، آیا غذا وخوردنی‌ها می تواند هنرباشد؟ وآیا هنر می‌تواند نوعی غذا ی خوردنی باشد؟ این‌ها سوالات جالب و سرگرم کننده‌ای برای دوستداران غذا وصدالبته افراد پرخوروشکمو ست. امااگربتوانیم یک بوقلمون و تمام چاشنی‌ها و نیز انواع پودینگ و پنیر را به عنوان وسیله وابزاری درخلق یک اثر هنری ببینیم دراین صورت این سوالات چندان نشانه‌ای از پرخوری تلقی نشوند.

این هنرهمان چیزی است که سرآشپزهای مشهوربه ما عرضه میکنند. آنان درواقع با کاروتخصص خود به ما نشان می‌دهند که چه گونه می توان درآشپزخانه فردی خلاق بود ،دراین صورت شاید دیگر خود را مثل یک شکموی حریص احساس نکنیم. شاید اگر بتوانیم دستورغذای ویژه یک سرآشپزمتخصص را که چیزی فراتر از یک عطروبوی اثیری دارد، درست طبق دستورتهیه و پخت آن بپزیم شاید این غذا به چیزی متعالی، دست کم فراتر از خوردن صرف مبدل شود.
داستان هنر وداستان غذا درواقع دو موضوع درهم تنیده است. این دو موضوع درکنار هم به طور همزمان موضوعی بسیار پیچیده‌اند. درقرون وسطی جشن ها ومراسم اغلب بسیار غنی اما بی نظم، آشفته و خام بود. انواع کیک و شیرینی تهیه می‌شد اما مردم با انگشتانشان غدا می‌خوردند. هنر درآن زمان بسیار ساده بود و هنگامی که نقاشان تصاویری از غذا را می‌کشیدند، چندان نکته بینی ودقتی به آن نمی‌شد.
دردوران روشنگری اما، هنر بیش از همیشه درحوزه خودآگاهی انسان قرارگرفت و غذا خوردن نیز همچنین مورد توجه بیشترقرار داشت. درایتالیای قرن 16 جشن ها بسیار شیک و مودبانه برگزار می‌شد وغذا ونوشیدنی درظرف های شیشه ای ظریف تعارف وخورده می شد.انواع بشقاب، کارد وچنگال به میزهای غذاخوری آمد و استفاده از آن‌ها به صورت مدروز درآمد. همان ایده های درخشانی که درهنر مطلوب و جذاب بودند، درمورد غذا و خوردنی ها نیزبه محبوبیت عمومی انواع سالاد، نان‌ و همچنین انواع تزیینات همانند سفره ها ورومیزی‌ها انجامید. چیزهایی که توسط نویسنده قرن 16 آرنتینو Aretino، مورد ستایش قرار گرفته‌اند.
ازاین پس می‌بینیم که هنرمندان تصویرهایی از جشن ومراسم شادی درنقاشی‌هایشان ترسیم می‌کنند همانند اثرنقاشی معروف به جشن عروسی در" کانا" Wedding Feast at Cana اثر"پائولو ورونز" Veronese. آنان همچنین تصویرهایی از گشت و گذاروپیک نیک درخارج از شهر ترسیم کردند که برخی از آن‌ها بخوبی چگونگی وعده‌های غذایی دهقانان را درآن دوران نمایش می‌دهد. اما آیا هنرمی‌تواند خود به تنهایی غذا تهیه کند یا به خلق غذاها کمک کند؟
لئوناردوداوینچی از جمله هرمندانی بود که پاسخ مثبتی به این سوال داشت. او دریادداشت‌هایش که دربردارنده افکاراوست درباره غذا وحتی درباره فهرست مواد اصلی که باید از بازار خریداری شود مطالبی نوشته است. او معتقد بود که آشپزی خلاقانه وابتکاری می‌تواند جایگزینی برای گوشت و طعم آن باشد. زیرا داوینچی یک گیاهخوار بود.
لئوناردو اولین هنرمند مفهومی تلقی می‌شود .او اگرچه هنرمندی کلاسیک است اما درهمان سنت هنری جای دارد که درقرن بیستم یک گالری هنری را مبدل به آشپزخانه می‌کند و طبق این سنت، غذا به عنوان یک هنرتهیه و عرضه می‌شود. هنوز هم سرآشپزهایی هستند که درتهیه مواد غذایی مثل یک بازی خلاقانه عمل می‌کنند. بنابراین پخت و پزو هنرمفهومی دو موضوعی هستند که مثل جوانه‌ انواع دانه‌ها و حبوبات ویا کولی ماهی‌های درخشان درردیف‌های منظم درکنارهم و شانه به شانه هم حرکت می‌کنند.
ما انسان‌ها همه ناگزیربه خوردن هستیم. اما هرنوع پخت و پزی فراتر از آب پز کردن تخم مرغ درواقع تلاشی برای خلق یک اثر هنری کاملا ضروری و مورد نیازاست. ازاین زاویه یقینا این اولین تلاش هنری انسان از آغاز تا کنون بوده است. اولین هنر که هنوز هم جهانی ترین وفراگیرترین هنراست. 
آشپزی؛ هم علم هم هنر
آشپزی قطعا ترکیبی از هردو است. زیرا بدون هنر وخلاقیت غذا بیمزه وبدون علم و دانش ازخواص وآثار مواد غذا نمی‌تواند اصلا پخته و تهیه شود. درست همان طور که دانشمندان درآزمایشگاه شکر را درآب حل می‌کنند ، تهیه کارامل و یا شیرینی کاراملی یا پخت گوشت نیز یک هنراست .درعین حال نقش هنر درعرضه وسرو غذا هم درست مثل نقش جعفری درتزیین غدا ست.

Waves Waves Waves

دوست داری یه مقاله بنویسی

اگه فکر می‌کنی حرفی برای گفتن داری، می‌تونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.