گشت و گذار در ایرانشهر؛ از اسلحهخانۀ متفقین تا پاتوق هنرمندان
سالها پیش، این منطقۀ پایتخت پوشیده از باغهای سرسبز بود، در مرکز آن باغی متعلق به معماری آلمانی بنام فیشر قرار داشت و از همین رو بود که در آن روزگار «فیشرآباد» خوانده میشد. حالا اما سالها از آن روزها میگذرد و فیشرآبادِ خوش آب و هوا که در میانۀ این شهر دودگرفته گرفتار آمده، کمتر شباهتی به باغی دنج و رویایی برای مسافرانی از اروپا دارد.
اینجا محله ایرانشهر است. رویایی سبز از دوران قاجار و محلهای تاریخی با ردپای معماری عصر پهلوی.
خیابان ایرانشهر؛ بفرمایید کارتریج!
خیابان ایرانشهر که قدیمها مثل راهرویی باریک از میانۀ باغ تاریخی فیشر گذشته بود، حالا بورس فروش ماشینهای اداری، لوازمالتحریر و لوازم کامپیوتری شده است.
ردیفِ مغازههایی که عابران را به شارژ کارتریج و خرید پرینتر و اسکنر فرامیخوانند، کمتر مجالی به خاطرهبازهایی میدهد که هنوز دستکم در ورودی شمالی ایرانشهر، در جستجوی تصویر سرسبز فیشرآباد هستند.
ساندویچی کورش؛ یادگار آقا فریدون
از زیر پل کریمخان زند که ایرانشهر را سرازیر شوی به سمت پایین، کمی بعد، سمت راست خیابان، ساختمانی میبینی تکیه داده به داربستها و پیچیده در پارچههای الیاف آبی رنگ و طبقه همکف آن یک ساندویچی قدیمی که در حصار داربستها هنوز هم مشتریانِ ثابت خود را دارد. ساندویچی «کورش» از جمله قدیمیترین اغذیهفروشیهای مرکز تهران است. ساندویچی مشهوری که به سبک همطرازانش غذا را به صورت سرپایی و مقابل پیشخوانهایی که پشت شیشههای دور تا دور مغازه کشیده شده، سرو میکند.
این ساندویچی سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط فردی به نام فریدون حسنآبادی بنیان گذاشته شد. همانی که وقتی به کوروش بروید، عکسش هنوز به دیوارۀ چوبی روبرویتان رخنمایی میکند. برای کسانی که در حوالی ایرانشهر کار میکنند، کورش جای بسیار خوبیست تا ناهارشان را صرف کنند. خیلیها این کار را از بَرَند.
ملاحتیها؛ بقالهایی با شش دهه سابقه
نبش خیابان نوشهر، سوپرمارکت یا آنطور که قدیم مشهور بود «بقالی» بزرگی هست که سالهاست اهالی ایرانشهر را از هرآنچه که از یک بقالی تمام و کمال انتظار دارید، بی نیاز میکند. سه نسل از خانواده ملاحتی این بقالی را به اینجا رساندهاند که روزانه صدها مشتری از بالا و پایین و ایرانشهر دارد. ملاحتیِ بزرگ که این مغازه را در سال ۱۳۳۱ راهاندازی کرد علیاُف ملاحتی نام داشت. او از روسهایی بود که در دهههای نخست قرن جاری، به ایران مهاجرت کرد و همینجا ماندگار شد.
یک دیزی لذیذ با ترشی و دوغ
سال ۱۳۵۹ بود که آقای نعیما تصمیم گرفت دیزیسرایی در ایرانشهر برپا کند و نتیجه شد رستورانی به نام «دیزی» که مدتی هم بنام «آبگوشتخونه» خوانده میشد اما این روزها از کاشی آبی رنگ سردرش معلوم است که به «نام» روزگار قدیم بازگشته است. اگر هوس دیزی و کوبیدن گوشت تازه با مخلفاتی مثل نان سنگک، ترشی، سبزی، پیاز فراوان و البته یک پارچ پُر از دوغ کردهاید «دیزی» را از دست ندهید و فقط برای ناهار راهی کوچه کلانتریِ خیابانِ ایرانشهر شوید. حالا که بیش از سه دهه از چیده شدنِ این سفره میگذرد، صاحبخانه در خارج از ایران روزگار میگذراند اما سفرهای که برپا کرده هنوز هم روزانه میزبان دهها عاشق ِ غذاهای سنتی است که گذرشان به ایرانشهر افتاده است و میخواهند دلی از عزا درآورند.
باغ هنر؛ پاتوق پیر و جوان، هنرمند و بی هنر
شاید مهمترین بخش محله ایرانشهر پارک هنرمندان باشد. پارکی که زمین احداث آن بخش اصلی باغ فیشر بود. باغی که در دوران جنگ جهانی دوم به انبار تسلیحات متفقین تبدیل شد و در بخشهای مختلف آن تعدادی ساختمان آجری با معماری خاص آن دوران برای نگهداری ملزومات ساخته شد. گویا حضور نظامیان در سرنوشت این باغ نوشته شده بود؛ چرا که باغ پس از خروج متفقین باز هم در اختیار نیروهای نظامی قرار گرفت. این حضور تا سال ۱۳۷۵ دوام یافت تا اینکه شهرداری تهران به ریاست غلامحسین کرباسچی ایدۀ خرید این زمینها عملی کرد و در مردادماه سال ۱۳۷۶ پس از چند ماه کار فشرده، پارک هنرمندان یا همان «باغ هنر» را بنیان گذاشت. فضای سبزی که از شمال به خیابان بهشهر، از شرق به خیابان عاصم ترابی، از غرب به خیابان ایرانشهر و از جنوب به کوچه علیرضا برفروشان محدود میشود. این پارک دو نیمه مجزا دارد؛ نیمه بالایی مثل صدها پارک و بوستانِ دیگر تهران است که معمولاً بخشی را به وسایل بازی کودکان اختصاص میدهند و بخشهای دیگر در طول روز و شب میزبان انواع و اقسام آدمهایی است که برای فرار از همهمه تهرانِ دودآلود و استفاده از محیطی سرسبز و آرام به اینجا میآیند. از کارگر و دانشجو گرفته تا زنان خانهدار و بازنشستگان.
خانه هنرمندان ایران؛ پاتوق متفاوت
حکایت نیمه جنوبی پارک هنرمندان اما بهکل از بخش بالایی، متفاوت است. اینجا پاتوق اقشار دیگری از مردم تهران است. هنرمندان و هنردوستانی که حتی نوع لباس پوشیدن و معاشرتهایشان تفاوت دارد و اکثراً به نسل جوان تعلق دارند. آنها مخاطبان خانه هنرمندان ایران هستند. مجموعهای فرهنگی و هنری که عمده فعالیت آن به نمایش فیلم، تئاتر و تله تئاتر، برگزاری فستیوالهای مختلف هنرهای تجسمی نظیر نقاشی، گرافیک، عکس و مجسمه، اجرای کنسرتهای موسیقی و برگزاری کارگاههای آموزشی اختصاص دارد. خانه هنرمندان یک سال پس از شکلگیری باغ هنر در سال ۱۳۷۷ با پایان بازسازی یکی از ساختمانهای موجود در محوطه این باغ که پیشتر محل استقرار نظامیان بود، افتتاح شد. خانه هنرمندان با دارا بودنِ ۳ تالار برای نمایش فیلم و برگزاری مراسم، ۷ نگارخانه برای نمایش هنرهای تجسمی، کارگاه تئاتر، بازارچه و ۲ کافیشاپ و رستوران یکی از بزرگترین پاتوقهای فرهنگی در مرکز شهر تهران محسوب میشود.
تماشاخانه ایرانشهر؛ نهالی نوپا در باغ هنر
این ساختمانِ نوساز، کوچکترین فرزند باغ هنر تهران است که در آستانۀ چهار سالگی مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است. تماشاخانهای نوساز در جنوب شرقی پارک هنرمندان که طرح ساخت آن در سال ۱۳۸۱ زیر نظر شهرداری تهران، تصویب شد ولی بهطور جدی از سال ۱۳۸۵ بود که عملیات ساختمان آن آغاز شد و سرانجام در تیر ۱۳۸۸ به طور رسمی افتتاح شد. تماشاخانه ایرانشهر که حالا دیگر جایگاه ویژهای در میان سالنهای نمایش تهران برای خود دست و پا کرده و در کنار تئاتر شهر، برخی از مهمترین تئاترهای سالهای اخیر در آن به نمایش درآمده، در زمینی به مساحت ۲۵۰۰ متر مربع در فضایی ۶۰۰ متر مربعی احداث شده و شامل ۲ سالن شماره یک و تماشاخانه استاد سمندریان است.
دوست داری یه مقاله بنویسی
اگه فکر میکنی حرفی برای گفتن داری، میتونی یه مقاله کاربردی یا جذاب برای سایت بنویسی.